ایل بیرانوند
دوره قاجار[ویرایش]
حکومت آغا محمدخان و فتحعلی شاه و محمد شاه قاجار: پس از انقراض سلسله زندیه بیرانوندها به لرستان بازگشتند و چون در آن زمان آقامحمدخان قاجار، چگنیها را از منطقه هرو به نواحی قزوین تبعید کرده بود. ایل همراه با سگوندها به تصرف املاک سایر ایلها پرداختند.
دوره ناصرالدین شاه: این دوره سرآغاز نقش آفرینی ایل بیرانوند در منطقه لرستان است. دوران حکومت خانلر میرزا بر خوزستان و لرستان که مصادف با نخستین سالهای پادشاهی ناصرالدین شاه بود حسنیعلی خان بیرانوند جد خوانین زینبی و حیدری توسط احتشام الدوله به دستور امیر کبیر اعدام شد.[11] یکی از وقایع مهم تاریخ ایل بیرانوند و تاریخ لرستان در عصر قاجار فرومانروایی مسعود میرزا ظلالسلطان پسر ناصرالدین بر ولایت خوزستان و لرستان است. خانهای لرستان طی تلگرافی به ناصرالدین شاه از وی درخواست میکنند که از حکومت ظل السطان بر ولایت خوزستان و لرستان صرف نظر کند. همین تلگراف سبب خشم ظل السطان میشود. وی به این موضوع در کتاب خود تاریخ مسعودی اشاره میکند. ظل السطان با لشکر عظیم خود به لرستان میآید و خوانین لرستان که در بینشان اختلاف افتاده به دو دسته تقسیم میشوند. گروهی که رهبری آنها بر عهده اسدخان فیلی بیرانوند است. مورد غضب ظل السطان قرار میگیرند؛ و چندین تن از خوانین بیرانوند و سگوند رحیم خانی که شاخصترین آنها اسدخان بیرانوند و سردار خان سگوند هستند. اعدام میشوند.[12][13] در همین زمان نیروهای عشایر بیرانوند و سگوند رحیم خانی به اردو ظل السطان حملهور میشوند؛ ولی بدیل برتری نیروهای ظل السطان در کمیت و کیفیت شکست خورده و عقبنشینی میکند.[14][15] مهمترین واقعه دیگر در زمان سلطنت ناصرالدین شاه قاجار و حکمرانی نظام الملک بر خوزستان و لرستان اعدام مهرعلی خان فرزند اسدخان بیرانوند و پدر علی مردان خان بود. در دوران حکومت نظالم السطنه مافی بر خوزستان و لرستان مردم لرستان به سبب ناراضیتی از حکومت وی دست به شورش میزند. ایل بیرانوند در این شورش و شکست نیروهای نظام السطنه نقش کلیدی داشتند. در درگیری که در حسنآباد بین مردم خرمآباد و نیروهای نظام السطنه مافی روی میدهد. اردوی وی توسط شیخ علی خان بیرانوند شکست میخورد؛ و همین اوضاع سبب خلع نظام السطان از حکومت لرستان و خوزستان میشود. جنگ سراب دارا از وقایع مهم عصر قاجار است. این جنگ مابین نظام السطنه مافی و قوای والی پشتکوه و نیروهای عشایر سلسله و سگوند و خوانین علی محمدی بیرانوند و حیدری از یک سو و قوای ایل بیرانوند از سوی دیگر در منطقه سراب دارا هرو رخ داد. تنها نتیجه این جنگ صلح بین دو طرف بود. از آغاز جنگ جهانی دوم تا کودتا رضاخان را میتوان اوج قدرت ایل بیرانوند در پیشکوه و پشتکوه دانست. حکام دولتی اکثراً عالت دست خوانین بیرانوند بودند.[16]
دوره پهلوی[ویرایش]
بیرانوندها در اواخر قاجار و دوران پهلوی و جنگهای سختی را به دولت مرکزی تحمیل کردند. حکومت پهلوی و نیروهای نظامی در نهایت با وجود تلفات سنگین و بکار بردن حیله و نیرنگ شورش پیشکوه را سرکوب و عشایر بیرانوند شکست دادند و اقدام به نسلکشی این ایل بزرگ نمودن چراکه ایل بیرانوند از سادات لرستان حمایت میکردند و از حامیان مهم مرحوم آیت الله بروجردی بودند.[17]
ایل بزرگ بیرانوند و طایفه? بهراموند[ویرایش]
این طایفه در دوره قاجاریه از طایفه شمسین بیرانوند جدا میشود و به کرمانشاه میروند و اغلب مردم این طایفه بهرامی بودهاند و حسن خان بهرامی- تیمسار علی پاشاخان بهرامی فرمانده ارتش پنج استان غرب کشور و در زمان پهلوی – وکیل نمونه کشور بدرخان بهرامی (وکیل باشی) و هم اکنون سردار دکتر حاج محمد کرمی راد سردار فداکار جبهههای حق علیه باطل و نماینده سابق مردم شریف کرمانشاه در مجلس شورای اسلامی نیز از این طایفه میباشند. طایفه بهراموند در سطح شهر کرمانشاه و منطقه سر فیروزآباد ماهیدشت، درود فرامان، حیدرآباد و گوار گیلانغرب و کوهدشت لرستان ساکن هستند و در نهضت یار محمدخان سردار مجاهد که مادرش از طایفه بهراموند است نقش سواران بهراموند خیلی مؤثر بود یک نمونه آن میتوان به وکیل بدرخان بهرامی اشاره کرد که در رکاب یارمحمدخان جان خود را از دست داد.
تاریخچه طایفه بهراموند یا بهراموند[ویرایش]
این طایفه شاخهای از طایفه شمس ایل بزرگ بیرانوند میباشد که با درگیری و نزاع حاکمان قاجاریه با خوانین این ایل گروهی از آنها از منطقه داربلوط و آبسرد بیرانوند کوچ میکنند و در حواشی رودخانه سیمره و گشان با بزرگان ایل بالاوند آشنا میشوند و سپس در منطقه سر فیروزآبادو درود فرامان و شهر کرمانشاه و تعدادی در گوار گیلانغرب و کوهدشت لرستان ساکن میشوند اغلب مردمان این طایفه بهرامی و در سطح شهر کرمانشاه در نظام سیاسی و نظامی دوره پهلوی نقش داشتند. در مشروطیت هم نقش بهراموندها مؤثر بوده است طایفه بهراموند با طایفه شیخوند در سر فیروزآباد در قدیم الایام همجوار بوده و در روستاهای سراب و قمش، پاچقا، ورواء درود فرامان، چراغ آباد، گاوشان، کنجور، بلین، حیدرآباد بهراموند گوار گیلانغرب، کوهدشت لرستان، گلم کبود و کهرار و زمانآباد سکونت داشتند و اکثریت آنها نیز در شهر کرمانشاه ساکن شدهاند آنها و سابقه سکونت این طایفه در قبرستان پیر پلاس سراب سر فیروزآباد مشهود میباشد.